کنترل وسواسي صندوق پست الکترونيکي، آدم را ديوانه مي کند! يکي ازهنرمندان مشهور گفته است: «من به نامه الکترونيکي ( e-mail ) معتادم. وقتي نامه اي دريافت مي کنم، سطح اندورفين مغزم افزايش مي يابد و وقتي صندوق پستي ام را باز مي کنم و هيچ نامه اي در آن نيست، احساس تنهايي و نوميدي بر من غلبه مي کند.»
امروزه اظهاراتي از اين قبيل، کاملاً متداول است و زياد به گوش مي رسد. بر طبق نظرسنجي انجام شده از سوي آمريکا آنلاين، 41 بزرگسالان در اين کشور، صبح ها که از خواب بر مي خيزند، قبل از مسواک زدن، صندوق پست الکترونيکي شان را وارسي مي کنند. به علاوه، يک چهارم مردم اعتقاد دارند که رفتن به جايي که دو يا حداکثر سه روز امکان وصل شدن به شبکه و وارسي نامه هاي الکترونيکي نباشد، «غير قابل تصوّر» است. در واقع، وابستگي به ايميل يکي از مشکلات بسياري از انسان ها شده است.
مقايسه اعتياد به ايميل و اعيتاد به داروها و مواد مخدّر، خيلي دور از ذهن نيست. به گفته دکتر جان ريتي، روان پزشک و دانشيار دانشگاه هاروارد، اتصال به شبکه، در واقع شبيه سازي همان مسيري است که داروها و مواد مخدّر در مغز انسان طي مي کنند. به عبارت ديگر، تمام نشانه هاي اعتياد در اين ها نيز وجود دارد: «زنگ» دريافت يک نامه الکترونيکي جديد، سطح دوپامين مغز را افزايش مي دهد و آثار کلافگي ناشي از ترک ايميل در تعطيلات و مسافرت هاي خانوادگي کاملاً در بعضي اشخاص مشهود است.
اين علائم اعتياد، تنها نشانه هايي نيستند که ما به خاطر نيازمان به وصل بودن به اينترنت، از آن ها رنج مي بريم. بلکه علاوه بر آن ها، دامنه تمرکز و توجه مان نيز کاهش مي يابد. همه ما چندکار مختلف را به طور همزمان انجام مي دهيم تا ميزان کارآيي خود را بالا ببريم. امّا در ميان اين تلاش ها، يک چيز مهم قرباني مي شود و آن هم چيزي نيست جز همان ميزان کارآيي!
مطالعات دکتر ديويد مه ير، استاد روان شناسي دانشگاه ميشيگان، نشان مي دهد که کساني که توجهشان را بين دو فعاليت مختلف (مثلاً نوشتن يک نامه الکترونيکي و خواندن يک گزارش) مي گردانند، 50 وقت بيشتر به نسبت حالتي که آن دو کار را يک به يک به نوبت انجام دهند، صرف مي کنند. نتيجه گيري آن که اگر مي خواهيد ميزان کارآيي خود را افزايش دهيد، تمايل خود در مورد انجام چند کار به طور همزمان را کنار بگذاريد.
در زير چند توصيه براي کاهش وابستگي به نامه هاي الکترونيکي آورده شده است:
سرويس پست الکترونيکي را در خدمت خود قرار دهيد نه خود را در خدمت آن. بعضي برنامه ها مثل Outlook به شما اجازه مي دهند که نامه هاي الکترونيکي خود را فقط هر نيم ساعت يا هر يک ساعت يکبار وارسي کنيد.
«زنگ» دريافت نامه الکترونيکي جديد را خاموش کنيد.
برخي پيام ها، مثل کارت تبريک و تشکر را فقط با پست معمولي (کاغذي) بفرستيد.
براي خواندن و ارسال نامه هاي الکترونيکي خود، بازه زماني خاصي را قرار دهيد و به خودتان بگوئيد که قبل يا بعد از آن بازه زماني، کارکردن با سرويس پست الکترونيکي مجاز نيست.
هرگز کار کردن با پست الکترونيکي، اولين کاري که صبح انجام مي دهيد يا آخرين کاري که قبل از به رختخواب رفتن در شب انجام مي دهيد نباشد.
اگر همه اين تلاش ها با شکست روبرو شد، سعي کنيد مغازه پست الکترونيکي را براي چند روز به طور کامل تعطيل کنيد. در اين صورت خواهيد فهميد که دنيا بدون اينترنت هم وجود دارد!
ترجمه : کلينيک الکترونيکي روان يار
منبع
Addicted to E-mail Obsessively , Katie Gilbert, 7 March 2007.
www.psychologytoday.com
وبلاگ حقوقي هماي شيراز
قوانين،مقالات حقوقي
تعريف افسردگي
افسردگي احساس وحشتناک و آزاردهندهاي است. پزشکان افسردگي را چنين تعريف ميکنند: «احساس دلتنگي و ناخوشي که حداقل براي دو هفته ادامه داشته باشد.» اين البته با احساس فشار رواني يا غمگين بودن درباره يک چيز يا يک موضوع متفاوت است. افسردگي معمولاً به نظر ميرسد که بدون دليل موجهي بروز ميکند. شخص احساس غمگيني ميکند بدون آن دقيقاً علت آن را بداند. فعاليتهايي که در حالت عادي براي او خوشايند بودند ديگر او را خوشحال نميکنند. حتي بيرون آمدن از رختخواب نيز ميتواند مشکل گردد.
نشانههاي افسردگي شامل موارد زير هستند:
احساس افسردگي در اغلب اوقات شبانه روز، و تقريباً هر روز. اين نشانه در کودکان و نوجوانان ميتواند به صورت تندخويي و تحريکپذيري باشد.
از دست دادن علاقه نسبت به فعاليتهايي که قبلاً خوشايند و دلپذير بودند.
افزايش يا کاهش زياد وزن.
مشکل در خوابيدن يا خوابيدن بيش از حدّ.
احساس خستگي، تقريباً هر روز.
احساس بيارزش بودن يا احساس گناه بدون دليل موجّه.
مشکل در تمرکز و فکر کردن.
صحبت کردن يا حرکت کردن کندتر از حدّ معمول.
به فکر خودکشي يا مرگ افتادن.
تشخيص دوگانه
هنگامي که فردي هم اعتياد و هم علاوه بر آن، يک بيماري رواني مثل افسردگي داشته باشد، پزشکان ميگويند که «تشخيص دوگانه» دارد. اين عبارت به پزشکان، پرستاران و ساير کادر درماني يادآوري ميکند که اين بيمار در مسير بهبود خود با چالشها و موانع اضافي روبروست.
افسردگي و ساير بيماريهاي رواني، خطر ابتلاء به اعتياد را افزايش ميدهند. در بين تمام افرادي که يک نوع بيماري رواني براي آنها تشخيص داده شده است، 29?داراي سوء مصرف الکل يا دارو ميباشند. بيش از 37? کساني که سوء مصرف الکل دارند و 53? افرادي که سوء مصرف دارو دارند، حداقل داراي يک نوع بيماري رواني جدّي ميباشند. افسردگي در بين کساني که داراي سوء مصرف الکل يا دارو هستند بيشتر از مردم عادي شايع است.
چرا افسردگي ميتواند به اعتياد بيانجامد؟
برخي از مردم براي رفع عوارض و نشانههاي افسردگي به استفاده از الکل و داروهاي غيرمجاز روي ميآورند. پزشکان به اين پديده «خود درمانگري» ميگويند. اثرات الکل يا دارو ميتواند موقتاً احساس غمگيني، گناه يا بيارزش بودن را کاهش دهد. امّا هنگامي که اثر آنها از بين رفت، احساسات بد دوباره باز خواهند گشت. اين چرخه ميتواند به استفاده مداوم و نهايتاً معتاد شدن بيانجامد.
پيامدهاي افسردگي نيز ميتواند شخص را به سوي اعتياد سوق دهد. افراد افسرده معمولاً از ارتباطات اجتماعي کناره ميگيرند و حتي ممکن است در حفظ شغل خود نيز مشکل پيدا کنند. آنها در بيشتر اوقات گوشهگير و تنها هستند و بدون داشتن يک شبکه اجتماعي پشتيبان، براي آسايش و راحتي به الکل يا دارو متوسل ميشوند. براي اين گونه افراد، وقت گذراني با کساني که آنها نيز سوء مصرف الکل يا دارو دارند راحتتر و آسانتر است زيرا انتظارات اجتماعي از آنها کمتر است.
حتي براي کساني که از الکل يا دارو براي خود درمانگري استفاده نميکنند و ارتباطات اجتماعيشان را از دست ندادهاند، افسردگي احتمال خطر ابتلاء به اعتياد را افزايش ميدهد. بسياري از پزشکان فکر ميکنند که همان چيزهايي که فرد را در مقابل افسردگي آسيبپذير ساخته است، آنها را بيشتر در معرض سوء مصرف الکل يا دارو قرار ميدهد. کساني که افسردگي ندارند ميتوانند داروي غيرمجاز مصرف کنند يا به طور مرتب مشروبات الکلي بنوشند بدون آن که با مشکلات بلند مدتي روبرو گردند امّا انجام همين کارها براي کساني که افسردگي دارند به احتمال زياد به اعتياد آنها منجر ميشود.
چه موقع اعتياد به افسردگي ميانجامد؟
نشانههاي اعتياد و افسردگي ممکن است بسيار شبيه هم باشند. هنگامي که افسردگي به طور مستقيم به سوء مصرف الکل يا دارو ارتباط داشته باشد و به طور مستقل وجود نداشته باشد، «تشخيص دوگانه» در نظر گرفته نميشود بلکه به عنوان پيامد اعتياد محسوب ميگردد.
براي مثال، چند مشکل رواني مستقيماً به کوکائين ارتباط دارند. سوء مصرف کوکائين ميتواند به توهّم، اضطراب، مشکل خواب، مشکل در روابط جنسي و يک نوع اختلال در خلق و خو که شامل افسردگي است منجر گردد. امّا پس از آن که فرد مصرف کوکائين را قطع کند، مشکلات رواني عموماً بهتر ميشوند. آمفتامينها و داروهاي تنفسي، همگي داراي اثرات مشابهي با کوکائين هستند.
درمان
هنگامي که فرد هم اعتياد و هم افسردگي داشته باشد، يکي از نخستين گامهاي درمان، دريافتن اين نکته است که کداميک از آنها اوّل به وجود آمدهاند. اين اطلاع ميتواند از پرونده بيمار و تاريخچه مشکلات او به دست آيد. بيمار شايد بتواند احساس افسردگي که پيش از معتاد شدن داشته است را تشريح کند. و يا ممکن است به توصيف خوددرمانگري با دارو يا الکل بپردازد. گاهي اوقات لازم است که ابتدا به فرد کمک شود تا مصرف الکل يا دارو را کنار بگذارد و سپس براي افسردگي مورد ارزيابي قرار گيرد.
اگر معلوم باشد که افسردگي، پيامد اعتياد بوده است، درمان اعتياد معمولاً تنها کاري است که بايد انجام شود. اگر افسردگي به عنوان يک مسأله جداگانه هم مطرح باشد البته بايد به آن نيز پرداخت. در اين حالت درمان از طريق مشاورههاي تخصصي و داروهاي ضدافسردگي صورت ميگيرد.
ترکيب اعتياد و افسردگي، درمان و بهبود را دشوارتر ميسازد. هنگامي که فردي احساس نوميدي، غمگيني يا درماندگي ميکند، مقابله با اعتياد او کار بسيار دشواري است. امّا با دانستن ارتباط بين اعتياد و افسردگي، آگاهي از احتمال تشخيص دوگانه، و اتخاذ درمانهايي که هر دو جنبه را پوشش دهد ميتوان راه بهبودي را هموار نمود.
ترجمه: کلينيک الکترونيکي روانيار
منبع
“Addiction and Depression”
http://web4health.info